یکی از فانتزی هام اینه برم سره کلاس هندسه .. بگم این درسا بسه
کاشکی این زنگ بخور دل به دلدار برسه
استاد حذفم کنه
من پاشم نگامو بندازم توو نگاش.
درحالی که میرم تو افق
بگم خوب دستِ منو خوندی
منو بدجوری سوزوندی
یکی از فانتزی هام اینه که آشغالا خودشون خودبه خود هرشب ساعت 9 برن جلو در تا من مجبور نباشم این همه راااه برم تا جلو در!!!!
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
نظر شما درباره ی این سایت چیست؟
پرسپولیسی هستی یا استقلالی؟!
پیوندهای روزانه
آمار سایت
کدهای اختصاصی